نوشته شده توسط : حسن فره بخش

 

در امتداد خزان ، روزها زمستانی 

و در غیاب شما ، آفتاب زندانی 

جسارت است ولی یک سوال می پرسم 

چقدر در پس پرده حضور پنهانی ؟ 

ببین برای شما جمعه ندبه می خوانند 

نوادگان زمین خسته از پریشانی 

چه وقت میرسد آقا نگاهتان باشد 

برای شب زدگان آیت غزل خوانی ؟ 

چرا نمی رسی ای منتقم ببین امروز 

به نیزه ها شده قرآن به دست شیطانی

دوباره پنجره ها ، زل زدن به غربت شهر 

در انتظار شما ای طلوع پایانی



:: موضوعات مرتبط: اعتقادی ، مذهبی , ,
:: بازدید از این مطلب : 460
|
امتیاز مطلب : 46
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
تاریخ انتشار : یک شنبه 24 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسن فره بخش

روحی که پیام دارد نه مرید می طلبد نه عاشق . در رهگذر عمر چشم انتظار ایستاده است و وجودش ندائی است که آشنایی را می خواند و حیاتش نگاهی که در انبوه این صورتک های مکرر و بی مسئولیت و بی انتظار و بی اضطرابی که بیهوده می گذرند چهره ی مانوس و محرم خویشاوندی را بیابد که بر آن موجی از حیرت افتاده است و دو نگاهش همچو دو کودک گم کرده مادر . در این دنیای بی پناه آواره اند

خدایا

بگذار هرکجا تنفراست بذرعشق بکارم

هرکجا آزادگی هست ببخشایم

و هر کجا غم هست شادی نثار کنم

الهی توفیقم ده که بیش ازطلب همدلی، همدلی کنم

بیش از آنکه دوستم بدارند دوست بدارم

زیرا در عطا کردن است که ستوده می شویم

و در بخشیدن است که بخشیده می شویم



:: موضوعات مرتبط: اعتقادی ، مذهبی , ,
:: بازدید از این مطلب : 516
|
امتیاز مطلب : 46
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
تاریخ انتشار : شنبه 23 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسن فره بخش
روزی رسول خدا (صل الله علیه و آله) نشسته بود، عزراییل به زیارت آن حضرت آمد

پیامبر(صل الله علیه و آله) از او پرسید:

ای برادر! چندین هزار سال است که تو مأمور قبض روح انسان ها هستی

آیا در هنگام جان کندن آنها دلت برای کسی سوخته است؟

عزارییل گفت در این مدت دلم برای دو نفر سوخت:…


۱- روزی دریایی طوفانی شد و امواج سهمگین آن یک کشتی را در هم شکست همه سر نشینان کشتی غرق شدند، تنها یک زن حامله نجات یافت او سوار بر پاره تخته کشتی شد و امواج ملایم دریا او را به ساحل آورد و در جزیره ای افکند و در همین هنگام فارغ شد و پسری از وی متولد شد، من مأمور شدم که جان آن زن را بگیرم، دلم به حال آن پسر سوخت.

۲- هنگامی که شداد بن عاد سالها به ساختن باغ بزرگ و بی نظیر خود پرداخت و همه توان و امکانات و ثروت خود را در ساختن آن صرف کرد و خروارها طلا و جواهرات برای ستونها و سایر زرق و برق آن خرج نمود تا تکمیل نمود. وقتی خواست به دیدن باغ برود همین که خواست از اسب پیاده شود و پای راست از رکاب به زمین نهد، هنوز پای چپش بر رکاب بود که فرمان از سوی خدا آمد که جان او را بگیرم، آن تیره بخت از پشت اسب بین زمین و رکاب اسب گیر کرد و مرد، دلم به حال او سوخت بدین جهت که او عمری را به امید دیدار باغی که ساخته بود سپری کرد اما هنوز چشمش به باغ نیفتاده بود اسیر مرگ شد.

در این هنگام جبرئیل به محضر پیامبر (صل الله علیه و آله) رسید و گفت ای محمد! خدایت سلام می رساند و می فرماید: به عظمت و جلالم سوگند شداد بن عاد همان کودکی بود که او را از دریای بیکران به لطف خود گرفتیم و از آن جزیره دور افتاده نجاتش دادیم و او را بی مادر تربیت کردیم و به پادشاهی رساندیم، در عین حال کفران نعمت کرد و خود بینی و تکبر نمود و پرچم مخالفت با ما بر افراشت، سر انجام عذاب سخت ما او را فرا گرفت، تا جهانیان بدانند که ما به آدمیان مهلت می دهیم و لی آنها را رها نمی کنیم

 

www.zoha91.blogfa.com



:: موضوعات مرتبط: اعتقادی ، مذهبی , ,
:: بازدید از این مطلب : 437
|
امتیاز مطلب : 43
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
تاریخ انتشار : شنبه 23 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسن فره بخش

کسی که سخنانش نه راست است و نه دروغ ، فیلسوف است.


کسی که راست و دروغ برای او یکی است متملق و چاپلوس است.


کسی که پول میگیرد تا دروغ بگوید دلال است.


کسی که دروغ می گوید تا پول بگیرد گداست.


کسی که پول می گیرد تا راست و دروغ را تشخیص دهد قاضی است.


کسی که پول می گیرد تا گاهی راست را دروغ و دروغ را راست جلوه دهد وکیل است.


کسی که جز راست چیزی نمی گوید بچه است.


کسی که به خودش هم دروغ می گوید متکبر و خود پسند است.


کسی که دروغ خودش را باور می کند ابله است.


کسی که سخنان دروغش شیرین است شاعر است.


کسی که اصلا دروغ نمی گوید مرده است.


کسی که دروغ می گوید و قسم هم می خورد بازاری است.


کسی که دروغ می گوید و خودش هم نمی فهمد پر حرف است.


کسی که مردم سخنان دروغ او را راست می پندارند سیاستمدار است.


کسی که مردم سخنان راست او را دروغ می پندارند و به او می خندند دیوانه است



:: موضوعات مرتبط: اعتقادی ، مذهبی , ,
:: بازدید از این مطلب : 404
|
امتیاز مطلب : 41
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
تاریخ انتشار : شنبه 23 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسن فره بخش

عاشورا گذشت و کربلا در کربلا نماند...

بی شک حسین تشنه آب نبود و افسوس که بزرگترین درد او را بی آبی نمایدند. او تشنه لبیک نیز نبود. چرا که می دانست جهانیان تا صف حشر به او لبیک خواهند گفت و پیراهنش به نی، داد مبارزه با ظلم و بی عدالتی سر خواهند داد. ظلم ظلم، جور صیاد، آشیان جهانیان را به باد داده بود و حسین با آن جنگید و داد مقاومت سر داد.

او ندای انسانیت را در صحرای شصت هجری طنین انداز کرد.

و البته که او نجنگید، تمام زندگی خود را، معامله با مقاومت کرد و  فریاد بر آورد: "یا سیوف خذینی"

و اما چه جالب که چون معاویه ای به او می نگارد: "از خدا بترس و این امت را در فتنه مینداز و مراقب باش که بی دینان تو را به خواری نیفکنند."

حسین سردمدار مبارزه با بی عدالتی بود. چنانکه از نیاکانش به ارث برده بود.

حسین حتی در برابر گرگ صفتان، اصل رحم را تجلی داد. او دستور داده بود هر آنکه پا به عرصه کارزار می گذارد، رجز دعوت به حق را طنین انداز کند. حتی در آن لحظه که "الشمر جالس علی صدره"، در باغ بهشت را به او نشان داد و گفت: نفرین جهانیان را برای خود معامله نکن. ولی هیهات، مثل او، به جو جهانیان راضیند و صد البته هیهات که چون حسین برای غرق مثل شمر، در گرداب ذلت و خواری و فتنه، اشک نریزد و نگوید: خداوندا! نمی خواستم او آتش را برای خود، ارزانی  داشته باشد.

او هرگز دستور نداد با بی رحمی سپاه کفر را قلع و قمع کنند. چرا که او حسین بود. فرزند علی، امیری که بر پیکر زبیر اشک ریخت و...

 اما، ما:درد او را بی آبی ننامیم و او را تشنه لبیک برای زنده ماندن نخوانیم، چرا که حسین تشنه لبیک نبود.

بود ولی اینگونه نبود. او تشنه بود، تشنه اصل رحم، عدالت، مبارزه با شقاوت و ظلم، دروغ و نیرنگ و...

او اراده داشت، این اصول، با قطره قطره خونش، در این عالم متجلی گردد.

 

در عزای او بگرییم، نه هلهله کنیم و نه تجلیات عاشورا را در نطفه خفه...

و اما عاشورا در کربلا...

http://mnikjoo.blogfa.com



:: موضوعات مرتبط: اعتقادی ، مذهبی , ,
:: بازدید از این مطلب : 491
|
امتیاز مطلب : 40
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
تاریخ انتشار : سه شنبه 19 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسن فره بخش

دنيا

حدیث (1) امام على عليه السلام :

حُبُّ الدُّنيا يُفسِدُ العَقلَ وَ يُصِمُّ القَلبَ عَن سَماعِ الحِكمَةِ وَ يوجِبُ اَليمَ العِقابِ؛

دل بستگى به دنيا، عقل را فاسد مى‏كند، قلب را از شنيدن حكمت ناتوان مى‏سازد و باعث عذاب دردناك مى‏شود.

(غررالحكم، ح 4878)

حدیث (2) امام على عليه السلام :

رَدعُ النَّفسِ عَن زَخارِفِ الدُّنيا ثَمَرَةُ العَقلِ؛
دورى از تجمّلات دنيا ميوه عقل است.

(نهج البلاغه، خطبه‏178)

حدیث (3) امام على عليه‏السلام :

إِنَّ الدُّنيا مَشغَلَةٌ عَن غَيرِها وَلَم يُصِب صاحِبُها مِنها شَيئا إِلاّ فَتَحَت لَهُ حِرصا عَلَيها وَلَهَجا بِها وَلَن يَستَغنىَ صاحِبُها بِما نالَ فيها عَمّا لَم يَبلُغهُ مِنها؛
براستى كه دنيا آدمى را به كلّى سرگرم خود مى‏سازد و دنياپرست به چيزى از آن نرسد، مگر آن‏كه باب حرص و شيفتگى به آن بر رويش گشوده شود و به آنچه از اين دنيا دست يافته اكتفا نمى‏كند تا در پى چيزى كه بدست نياورده نرود.

(بحارالأنوار، ج78، ص453، ح21)

حدیث (4) امام على عليه‏السلام :

إِنَّ اللّه‏َ فَرَضَ الجِهادَ وَعَظَّمَهُ وَجَعَلَهُ نَصرَهُ وَناصِرَهُ. وَاللّه‏ِ ما صَلُحَت دُنيا وَلادينٌ إِلاّ بِهِ؛
در حقيقت خداوند جهاد را واجب گردانيد و آن را بزرگداشت و مايه پيروزى و ياور خود قرارش داد. به خدا سوگند كار دنيا و دين جز با جهاد درست نمى‏شود.

(وسائل الشيعه، ج11، ص9، ح15)

حدیث (5) امام على عليه‏السلام :

اَلدُّنيا أَصغَرُ وَ أَحقَرُ وَ أَنزَرُ مِن أَن تُطاعَ فيهَا الحقادُ؛
دنيا كوچك تر و حقير تر و ناچيز تر از آن است كه در آن ازكينه ها پيروى شود.

(غررالحكم، ج2، ص52، ح1804)

حدیث (6) امام على عليه‏السلام :

في قَولِ اللّه‏ِ عَزَّوَجَلَّ «وَ لاَ تَنسَ نَصيبَكَ مِنَ الدُّنيا» : لا تَنسَ صِحَّتَكَ وَ قُوَّتَكَ وَ فَراغَكَ وَ شَبابَكَ وَ نَشاطَكَ اَن تَطلُبَ بِهَا الاخِرَةَ ؛

درباره آيه سهم خود را از دنيا فراموش مكن : [يعنى] سلامتى ، توانايى ، فرصت ، جوانى و شادابى‏ات را فراموش مكن ، تا با آنها ، آخرت را به دست آورى.

(امالى صدوق، ص 299، ح 336)

 حدیث (7) حضرت زهرا سلام الله علیها:

حُبِّبَ اِلَیَّ مِن دُنیاکم ثَلاثٌ: تَلاوَةُ کِتابِ اللهِ وَ النَّظَرُ فی وَجهِ رَسولِ وَ الانفاقُ فی سَبیلِ اللهِ؛
از دنیای شما سه چیز محبوب من است: 1-تلاوت قرآن 2-نگاه به چهره رسول خدا 3-انفاق در راه خدا.

(وقایع الایام خیابانی، جلد صیام، ص295)

حدیث (8) رسول خدا صلی الله علیه و آله:

اِثنانِ یعلهما اللهُ فِی الدُّنیا البَغیَ وعُقوقَ الوالدین؛
دو چیز را خداوند در دنیا کیفر میدهد : تعدی و ناسپاسی پدر و مادر.

(کنز العمال، ج 16، ص 462، ح 45458)

حدیث (9) امام صادق علیه السلام:

الـرَّغبَهُ فِـى الـدُّنیـا تـُورِثُ الغَمِّ وَ الحُزنِ وَ الزُّهـدِ فـِى الدُّنیا راحَهُ القَلبِ وَ البَـدَنِ.

رغبت و تمایل به دنیا مایه غم و اندوه و زهد و بـى میلى به دنیا سبب راحتى قلب و بدن است.

(تحف العقول، ص 358)

حدیث (10) امام صادق علیه السلام:

مَن عَرَفَ اللهَ خافَ اللهَ و مَن خافَ اللهَ سَخَت نَفسَهُ عَنِ الدُّنیا؛

هر که خدا رابشناسد ترس او در دلش می افتد و هر از خدا ترسان باشد نفسش از دنیا باز می ماند.

(جهاد النفس، ص 83)

حدیث (11) پيامبر صلى‏ الله ‏عليه‏ و‏ آله :

اَلدُّنيا دارُ بَلاءٍ وَ مَنزِلُ بُلغَةٍ وَ عَناءٍ قَد نَزَعَتْ عَنها نُفُوسُ السُّعَداءِ وَ انتَزَعَت بالْكُرهِ مِن أيدِى الأْشْقياءِ فَأَسعَدُ النّاسِ بِها أرغَبُهُم عَنها و أشقاهُم بِها أرغَبُهُم فيها؛

دنيا سراى بلا و گرفتارى و محل گذران زندگى و زحمت است خوشبختان از آن دل كنده‏اند و از دست بدبختان به زور گرفته مى‏شود پس خوشبخت‏ترين مردم، بى‏ميل‏ترين آنان به دنيا و بدبخت‏ترين مردم، مايل‏ترين آنان به دنياست.

(اعلام الدّين، ص 342)

حدیث (12) امام على عليه‏السلام :

مَنْ كانَ فيهِ ثَلاثٌ سَلِمَتْ لَهُ الدُّنْيا وَ الآْخِرَةُ: يَأْمُرُ بِالْمَعْروفِ وَ يَأْتَمِرُ بِهِ وَ يَنْهى عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يَنْتَهى عَنْهُ وَ يُحافِظُ عَلى حُدودِ اللّه‏ِ جَلَّ وَ عَلا ؛

هر كس سه خصلت داشته باشد، دنيا و آخرتش سالم مى‏ماند: به خوبى فرمان دهد و خود به آن عمل كند، از زشتى باز دارد و خود از آن باز ايستد و از حدود الهى پاسدارى كند.

(نهج الفصاحه، ح 2939)

حدیث (13) امام على عليه‏السلام :

ثَوابُ الاخِرَة ینسی مَشَقَّة الدُّنیا.
پاداش آخرت، رنج و سختی دنیا را از یاد می برد

(غرر الحکم ح2693)

حدیث (14) رسول خدا صلی الله علیه و آله:

أجمِلوا فِی طَلَبِ الدُّنیا فَإنَّ کُلًّا مَیسَرٌ لما خُلقَ لَه؛

در طلب دنیا معتدل باشید و حرص نزنید ، زیرا به هر کس هر چه قسمت اوست می رسد.

(کتاب التجارات،ح2133)



:: موضوعات مرتبط: اعتقادی ، مذهبی , ,
:: بازدید از این مطلب : 360
|
امتیاز مطلب : 44
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
تاریخ انتشار : دو شنبه 18 بهمن 1389 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد